اینگونه است که سنت مشرق زمستان به دنیا آمد. ما تصمیم گرفتیم که مجموعه جدیدی از مراسم را برای خانواده خود شروع کنیم. چیزی که می توانستیم در فصل کریسمس / چانوکا روی آن تمرکز کنیم که فقط مورد توجه ما بود. سال اول که کتابی راجع به solstice برای فرزندانمان خریداری کردیم و در مورد ریشه های سنت های زمستان خواندیم. من همچنین کیک تولد را پختم و آن را با یک خورشید بزرگ زرد تزئین کردم. سال بعد ، سنت نوازش کنار شومینه را اضافه کردیم. سال بعد از آن ، ما شام را از کوره اضافه کردیم ، هر چقدر هم سرد بود! بعد واقعاً رفتیم
ما برای دوستان خود میزبانی مجالس زمستانی Solstice را آغاز کردیم و خیلی زود مهمانی بزرگترین رویداد اجتماعی برای همه ما شد. ما در شومینه آتش می زنیم ، تمام چراغ های موجود در غروب آفتاب را خاموش می کنیم ، روی کوره ها را می پزیم ، از میهمانان می خواهیم شمع بیاورند و در آخر شب یک نان تست شراب یخ درست کنیم. ما در خانه ای دنج و شمع با افرادی که دوستشان داریم محاصره شده ایم. بچه های ما ، اکنون در بیست سالگی خود ، حتی شروع به آوردن دوست پسرها و دیگر دوستان خود کرده اند. ما حتی سال گذشته معلم تاریخ دبیرستان قدیمی آنها را نیز شرکت کرده بودیم!
اگر از فرزندانم بپرسید که آیا آنها با خانواده های خود در سالن اجتماعات زمستانی جشن می گیرند ، با صدای "بله!" جواب می دهند. این به من گفتن که سنتی که ما ایجاد کردیم ، اساساً از ابتدا ، در قلب فرزندانم اهمیت زیادی دارد. به عنوان تعطیلات سنتی ، من و شریک زندگی من با او بزرگ شدیم.
هر سال منورا را روشن می کنیم ، درخت را تزئین می کنیم (بله ، من در مورد آن مصالحه کردم) که در بالای آن با یک کوآلا پر شده (سازش او - ببینید این چگونه کار می کند؟) قرار دارد ، و مهمانی Winter Solstice ما را برنامه ریزی و لذت ببرید.
این ، برای من ، جوهر آیین های پیوند و معنای مشترک است.